1استادیار و عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه
2دانش آموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی کرمانشاه
چکیده
بر این باوریم که ادبیات هر ملت یکی از عناصر اصلی هویت ساز آن به شمار می رود، به همین جهت می توان گفت ادبیّات فارسی آینه تمام نمای فرهنگ و آداب و رسوم این سرزمین است. یکی از موضوعات مورد توجّه شاعران ادوار مختلف شعر فارسی، بازیهای سنتی نظیر چوگان است و شاید بتوان کمتر شاعری را نام برد که واژۀ «چوگان» در اشعارش وجود نداشته باشد. بازی چوگان از نظر تاریخی در ایران دارای فراز و فرودهایی است به گونهای که در دوران صفویه به افول و فراموشی سپرده شد، اما بعد از سه قرن دوباره احیا میشود. شاید بتوان دلیل این امر را در پیشینه و ریشۀ این ورزش در ایران نام برد. در متون منظوم شعر فارسی (به خصوص سبک خراسانی) با کاربرد فراوان واژۀ چوگان رو به رو هستیم و این کاربرد به دو صورت در شعر سبک خراسانی نمود یافته است: هم نشانگر پیشینۀ تاریخی این ورزش است و هم کاربردی ادبی دارد و شاعر با استفاده از این واژه صناعات ادبی زیبایی نظیر، استعاره، تصویر، تشبیه و کنایه خلق نموده است. نتایج پژوهش حاضر که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای فراهم آمده است، نشان میدهد که با تکیه بر شعر فارسی، بازی چوگان خاستگاه ایرانی دارد و با سه صنعت: تشبیه، استعاره و کنایه در شعر فارسی نمود یافته است.